لحظه دیدار نزدیک است . باز من دیوانه ام، مستم . باز می لرزد، دلم، دستم . باز گویی در جهان دیگری هستم . های ! نخراشی به غفلت گونه ام را، تیغ ! های ! نپریشی صفای زلفم را، دست! آبرویم را نریزی، دل ! - ای نخورده مست - لحظه دیدار نزدیک است |
اگر بر آب روی، خسی باشی و اگر در هوا پری ، مگسی باشی ، دل بدست آر تا کسی باشی .../
اگر صلح بر مراد نرود ،آماده جنگ باش .../
(( خواجه عبد ا... انصاری ))